سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط حسین مکرم در 87/6/22:: 12:50 صبح

یکی از دوستای خوبم ازم خواست از دلم بنویسم خب کار سختیه ولی مینویسم .من و تو و همه آدمها در طول زندگیمون بارها و بارها جدایی رو در شرایط و موقیعتهای مختلف تجربه کردیم . جدایی یه لفظ نیست یه حادثه دلخراش و یه اتفاق وحشتناک برای دلهاست . هر قدر وابستگی و علاقه نسبت به جدا شونده بیشتر باشه ابعاد این حادثه در دل بیشتر و بیشتر میشه . بارها و بارها بهمون گفتن دل نبندین ولی مگه میشه ؟دل بستن کار دله . ولی ازون طرفم جدایی کار دنیاست فلسفه این دنیا بر مبنای جدایی تشکیل شده چقدر خوبه دل بستگیها به چیزای غیر دنیایی باشه تا جدایی ناپذیر باشه ولی کو دلی که غیر دنیایی ها رو ببینه و درک کنه و وابسته بشه؟اکثر ما آدمها اسیر همین دنیا میشیم و به متعلقاتش هم سخت دل میبندیم و جداییهای پی در پی از این فانی های زود گذر پیر تر و پیر ترمون میکنه و آخر سر هم دلمون طاقت این همه جدایی رو نمیاره و از هم میپاشه . فضای دل ما یه فضای وسیع و بسیار آمادس تا هر جوری که بخوایم و با هر چی که اراده کنیم پرش کنیم  و ما آدمها هم از حیوانات خانگی مثل مرغ و خروس و کبوتر و گربه وسگ گرفته تا اشیاء مختلف مثل خانه و ماشین و پول و لباس و ... حسابی دلمون رو پر میکنیم . اونایی هم که یه کم احساسی تر و بالاتر میپرن دلشون رو با عشق و علاقه شدید به یه آدم دیگه حالا یا جنس مخالفشون یا اگر باز هم بالاتر بپرن یه مقام روحانی و یه آدم معنوی پر میکنن خب بدیهیه اون آدم هم مثل خیلی چیزهای دیگه در این دنیا فانیه و یه روز میزاره و میره و اونجا دل میمونه و یه زخم عمیق جدایی و یه چین و چروک در صورت و یه خستگی عمیق در جسم و اگر این زخم  جدایی عمق و ابعادش بیشتر از ظرفیت  و حجم دل باشه  کار رو یکسره میکنه و به خاطر یه چیز فانی و زود گذر خود آدم هم فانی و نابود میشه . ولی چی بگم ازین آدم خیره با این که بارها  و بارها طعم تلخ و مرارت بار جدایی رو میچشه بازم دل میبنده و بازم وابسته میشه .   


کلمات کلیدی :